شاید محض امتحان!

من به راه خود ، تو نیز هم من به کار خود ، تو نیز هم فقط گه گاهی شاید از روی تفنن و شاید محض امتحان   کمی و شاید بیشتر از کمی عاشق هم می شویم برای هم میمیریم   و تنها کمی بعد تر از هم متنفر می شویم و باز روز […]

رویای سر زده

عزیز دل رویای سر زده عاشقم میکنی که چه؟ مگر نه اینکه یک روز تو  هم می روی با تمامی لبخندهای حک شده بر لبانت مثل تمامی آنان که یک روز  دست عشقشان را گرفتند و رفتند مگر نه اینکه تو هم روزی خاطره می شوی؟

بهانه

گلم دلم کافه، میز ، نور بهانه ای بیش نیست از برای با تو بودن برای از تو شنیدن و برای از تو گفتن هفته ای یک بار پشت آن میز زیر آن نور تمام تلاش خود را می کنم که از تو بگویم و از عشقم و باز همیشه زمان کم می آورم