دوست داشتن چیزی است فراتر از تپش قلب های ما وقتی قلقلکمان می شود از دیدار هم وقتی تمنا می کنیم آغوش یکدیگر را . دوست داشتن دوست داشتن است وقتی هیچ دلیلی نیست هیچ حسابی و هیچ کتابی وقتی همگان مهر دیوانگی بر پیشانیت می کوبند وقتی حال خوشی داری وقتی جهنم را هم […]
صحنه مملو از تاریکی است موسیقی و پروژکتور که روی سن را می کاود تماشاگران و این خیال که برای چه باید انتظار بکشند از لای پرده کسی سرک می کشد انگار حالا ظاهر می شود بر صحنه زنی با یک کت و شلوار به رنگ سیاه کلاهی بر سر صورتش را رنگ کرده درست […]
گرفته ام سخت در آغوش پری کوچکی را که در چشمانش می شود دید دنیا را! و باز دوباره می شود پشت کرد به دنیا برای تنها و تنها یک لبخندش . گرفته ام سخت در آغوش پری کوچکی را که لطافت دستانش برگ گل را به سخره می گیرند ولبان سرخش سرخی خون را! […]
بانو! نگاه شما کوه را فرو می ریزد سنگ را دل ما که هیچ شیشه است و شکستنی – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – +وقتی […]
قبول کن شاعر اگر جای واژه گوهر هم بریزی باز کم می آوری برای وصف رویش که خوبان نه به وصف که در خیال هم نگنجند . قبول کن شاعر خدا هم که باشی باز قافیه کم می آوری برای گفتن . اینجا چیزی است فراتر از خیال من از خیال تو . اینجا باید […]
هوا برفی است همان هوا‌ی ناجوانمردانه‌ی خودمان! انگشتانم قلمو شیشه های بخار گرفته بوم نقاشی . سوختن کنده های شومینه با جرقه های گاه‌گاه بوی تمام عطرهای خوب دنیا بوی همین دود ساده را برابری نمی کند گاهی . قفسه کتاب ها کنج نشیمن زیر خاکی های چاپ […]
بیا… بیا و چشم بدوز در چشمانم بگو دوستم نداری اگر تو بخواهی باور می کنم هرچند چشمانت حرفشان چیز دیگری است… . .بیا… بیا و چشم بدوز در چشمانم بگذار بگویم دوستت دارم حالا تصمیم با توست اینکه باور کنی اینکه دوستت دارم اینکه نه … . . .بیا… بیا که با تو دنیای […]
نهفته ای پشت هزار اما و اگر اگر نباشی گم کردهی من اگر باشی و اما دلت با دیگری… نمی دانم چرا لب که می گشایم انگار واژه ها گره میخورند به هم زبانم را گم کرده ام یا دست و پایم را !؟ چشمانت در عین خاموشی چقدر حرف برای گفتن […]
دوست داشتن دلیل اگر نه بهانه ایست برای اینکه باور کنی کسی هست کسی که دوستت دارد دوست داشتن دلیل اگر نه بهانه ایست برای اینکه بفهمی سهم تو از این شلوغ دنیا چیزی است فراتر از نشستن در سه کنج اتاقی تاریک وقتی که اشک میریزی و انتظار آینده را می کشی […]
گر از حال ما پرسیده باشید باید بگوئیم که خوبیم و صد البته ملالی نیست جز دوری از شما هر روز شعمدانی های ایوان را به یاد شما آب می دهیم و کفتر های همسایه را دانه راستی نگران نشوید ولی بعد شما دیگر گل نمی دهد یاس باغچه… دلمان، دلواپس ثانیه های نبودنتان است […]