کوچ

چه فرق می کند اگر ساز مخالف بزند یکی از میان  انبوه لشگریان هیچ؟ . . به کجای دنیا بر می خورد یکی برای خودش باشد یکی برای خودش زندگی کند؟ . . باید بروی وقتی بهار برسد بهار فصل کوچ است فصل رفتن باید به خانه برگردی . . دشت ها انتظار بال هایت […]

مژگان سیاه

کدام ماه در کدام شب تاریک درخشان همچو چشمانت میان مژگان سیاه؟  . کدام آفتاب در کدامین دشت؟ سوزان، همچو داغ تنت؟  . دخترک! مو بُلندِ بالا  بُلند کدام قصیده از دهان کدامین شاعر به نظم می کشد تو را؟  . کدام مجنون کدامین سینه چاک عاشق به دوش می کشد سنگینی دوست داشتنت را؟ […]

بی نشان!

فضا را روشنی بخشیده نوری ملایم گل های روی تاقچه نوازش می کنند  ماهرانه چشم را عطر تنت پر کرده فضا را هرجا می نگرم چیزی هست که نشانی از تو باشد نشانت همه جا هست خودت هیچ کجا! . – – – – – – – – – – – – – – – […]

زاده شو…

چه فرق می کند در کدام روز و کدام سال چشمت را به دنیا گشوده  باشی چه فرق می کند گریه ات در کدامین زمان و کدامین مکان پیچیده باشد در گوش این دنیا؟  . می شود هر روز از نو زاده شد هر روز لبخندی دوباره به دنیا زد دور بریز این رسوم کهنه […]

من و تو

صادق باشیم اگر ما مجسمه هایی هستیم که از احساس فقط قلبش را و از مهربانی تنها لبخندش را به عاریت گرفته ایم هم قلبمان از سنگ و هم لبخندمان . روزی که روح می دمیدند در تن آدمی من و تو عجولانه پا در جاده گذاشتیم . ما روحمان را به رفتن فروختیم . […]

فاصله

تو آنجا من اینجا میان دستانمان اگرچه فرسنگ ها فاصله اما دل هامان با هم به آغوش می کشند  یکدیگر را مدام… . .– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – +  با ما کمند زلف تو، ز اندازه، […]

یک گپ دوستانه

تو از در می گوئی من از دیوار! زمین و زمان را به هم می بافیم صد البته نمی‌گوئیم  حرف دل را…  . دو ساعت گذشته انگار نه انگار  .  من می‌دانم تو نیز هم اما کسی را جرات پیش قدم شدن نیست چه زیبا چای می‌نوشی! . . . – – – – – […]